چرا اورانوس تا این حد خاص است؟
حتماً برایتان پیش آمده که شبها به آسمان نگاه کنید و مجذوب انبوه ستارهها شوید. در دل این فضای بیکران و پهنهی پر از ستاره و نور، سیارههایی آرام و بیصدا هم در حال چرخش به دور خورشید دیده میشوند. یکی از شگفتانگیزترینِ آنها اورانوس است، جواهری آبیرنگ که به عنوان هفتمین سیارهی منظومهی شمسی شناخته میشود. شاید ظاهر متفاوتش اولین چیزی باشد که شما را مبهوت کند، ولی ویژگیهای عجیبوغریب این غول یخی باعث شده لقب رازآلودترین سیارهی منظومه شمسی (و شاید حتی کهکشان ما) را هم به خودش اختصاص دهد.
جایگاه اورانوس در منظومه شمسی
اگر بخواهیم سیارههای منظومه شمسی را
ردیف کنیم، از نزدیکترین به خورشید تا دورترین، به این ترتیباند: عطارد، زهره،
زمین، مریخ، مشتری، زحل، اورانوس و نپتون. اورانوس درست بعد از زحل جای میگیرد و
فاصلهاش از خورشید حدود ۲٫۸ میلیارد کیلومتر است، فاصلهای آنقدر زیاد که نور خورشید بیش
از ۲ ساعت و ۴۰ دقیقه طول میکشد تا خودش را به این سیاره برساند. کافی
است این نکته را با زمین مقایسه کنید که فقط حدود ۸ دقیقه و ۲۰
ثانیه طول میکشد تا نور خورشید به ما برسد! از نظر اندازه هم اورانوس سومین سیارهی
بزرگ است و از لحاظ جرم، چهارمین سیارهی سنگین منظومه شمسی به حساب میآید. همین
ویژگیهاست که باعث شده اورانوس و همچنین نپتون را در دستهی «غولهای یخی» قرار
دهند، درست برعکس مشتری و زحل که به «غولهای
گازی» معروفاند.
کشف اورانوس؛ اشتباهی که تاریخساز شد
تا قرن هجدهم میلادی، کسی اطلاعی از
وجود اورانوس نداشت و این سیاره ناشناخته بود. سال ۱۷۸۱، اخترشناس بریتانیایی-آلمانی فردریک ویلیام هرشل، هنگام
رصد آسمان به جرمی کمنور برخورد که در ابتدا گمان کرد دنبالهدار باشد. اما پس از
بررسیهای بیشتر مشخص شد این جسم نورانی نه یک دنبالهدار است و نه یک ستاره؛ بلکه
سیارهای جدید است، نخستین سیارهای
که در دوران مدرن کشف شد. نامش هم از اساطیر یونان برگرفته شد: «اورانوس»، خدای
آسمانها و پدربزرگ زئوس، نمادی از آسمان و بهشت.
ویژگیهای فیزیکی و جو اورانوس
اگر اورانوس را از پشت تلسکوپ نگاه کنید،
با گوی آبی و آرامی مواجه میشوید که رنگ خاصش بهخاطر وجود متان در جو آن است. این
گاز، نور قرمز را جذب و نور آبی را منعکس میکند و باعث میشود این سیاره، چنین
ظاهری خیرهکننده داشته باشد. از دیگر ویژگیهای این سیاره:
• قطر: حدود ۵۰٬۷۰۰ کیلومتر (نزدیک به ۴ برابر قطر زمین)
• جرم: تقریباً
۱۴ برابر زمین
• مدت یک سال
(گردش به دور خورشید): ۸۴ سال زمینی
• مدت یک شبانهروز:
۱۷ ساعت و ۱۴ دقیقه
درون اورانوس از یک هستهی سنگی یا یخی
تشکیل شده که روی آن لایهای یخی از آب، آمونیاک و متان قرار دارد و روکش بیرونیاش
بیشتر از هیدروژن و هلیوم درست شده است. همین ترکیب باعث شده دانشمندان، اورانوس
را در دستهی غولهای یخی جای دهند.
اورانوس؛ سیارهای که انگار به پهلو افتاده!
یکی از عجیبترین نکات دربارهی
اورانوس، انحراف محوری ۹۸ درجهای آن
است،
یعنی این سیاره تقریباً به پهلو در مدارش میچرخد. احتمال میدهند
برخوردی سهمگین در روزگار اولیهی منظومه شمسی، محور اورانوس را تا این حد کج کرده
باشد. نتیجهی این ضربهی کیهانی چیست؟ فصلهایی بسیار طولانی که هر کدام نزدیک به
۲۱ سال زمینی دوام میآورند! فقط فکرش را
بکنید: اگر در قطب اورانوس میبودید، ممکن بود به مدت ۲۱ سال طلوع خورشید را نبینید یا برعکس، ۲۱ سال تمام نور روز داشته باشید، بدون
دیدن غروب خورشید.
چرا اورانوس سردترین سیارهی منظومه شمسی است؟
شاید تصور کنید نپتون، چون دورتر از خورشید است، باید سردترین سیاره
باشد. اما حقیقت کمی غافلگیرکننده است: اورانوس که نسبت به نپتون نزدیکتر به خورشید
است، در واقع سردترین دمای ثبتشده را دارد:
• دمای متوسط
سطح اورانوس: منفی ۲۱۴ درجه سانتیگراد
• دمای متوسط
نپتون: حدود ۶ درجه گرمتر
از اورانوس
اما چرا؟ این موضوع هنوز کاملاً روشن نیست
و ذهن کنجکاو را به خود مشغول میکند. یکی از توضیحهایی که دانشمندان ارائه میدهند،
به همان برخورد عظیم برمیگردد که احتمالاً گرمای درونی اورانوس را از دسترس خارج
کرده است. علاوه بر این، اورانوس مثل مشتری یا زحل گرمای درونی زیادی تولید نمیکند
و همین کمبود منبع گرمای داخلی، باعث شده تا امروز بهعنوان سردترین سیارهی
منظومه شمسی شناخته شود.
قمرهای اورانوس؛ دنیای کوچک در کنار غول یخی
با رصد اورانوس به این پی بردیم که این سیاره تاکنون 274 قمر یا ماه شناخته شده دارد. مشهورترین آنها پنج ماه بزرگ هستند، آنها را نام میبریم و کمی از ویژگیهایشان را بیان میکنیم:
(Miranda) میراندا: هیولای زشت،
کوچک اما پر از درههای عمیق 20 کیلومتری و صخرههای بلند 20 کیلومتری؛ شبیه یک
جور پازل است که به هم دوخته شده.
(Ariel)
آریل: چهارمین قمر
اورانوس از نظر بزرگی همچنین درخشان ترین و جوان ترین قمر است در میان سایر اقمار
اورانوس.
(Umbriel) اومبریل: ماه سیاه،
از بین این قمرهای پنج گانه اومبریل تاریک ترین آن هاست.
(Titania) تیتانیا: بزرگ ترین
قمر اورانوس وهشتمین قمر منظومه شمسی از نظر بزرگی است در میان سایر قمرهایی که در
این منظومه قرار دارد.
(Oberon) ابرون: خارجی ترین
قمر اورانوس و دومین قمر این سیاره از نظر بزرگی است.
در میان این قمرها که به صورت کوتاه معرفی شد
میراندا خاص تر آن هاست؛ این قمر ظاهری متفاوت و سطحی پر از شکاف، پستی و بلندی
دارد که آن را به یکی از عجیب ترین قمرهای منظومه شمسی تبدیل کرده است.
فضانوردی به اورانوس
تنها فضا پیمایی که تاکنون از کنار اورانوس عبور
کرده ویجر ۲ مربوط به ناسا بود که
در سال 1986 به این سیاره رسید و بیشتر تصاویر و اطلاعات ما از اورانوس و قمرهای
آن از این فضاپیما است و همین داده های این فضاپیما شناخت ما را از این سیاره
بیشتر کرد.
اورانوس در فرهنگ و اسطورهها
در اساطیر یونان باستان، اورانوس تجسم خدای آسمان و بهشت بود و به عنوان نماد بیکرانگی و قدرت آسمان شناخته میشد و پیشنهاد شد برای هماهنگی با دیگر سیارات که نام خدایان رومی و یونانی دارند، نام سیاره اورانوس هم از اسطوره یونانی گرفته شد.
چرا اورانوس مهم است؟
ویژگیهای
رازآلود و آسمانی اورانوس باعث شده که این سیاره تا امروز ذهن دانشمندان را به خود
مشغول کند. در یک نگاه، اورانوس همانند رازی است سر به مُهری در آسمان شب،
سیارهای که ترکیب منحصربهفرد اتمسفر، حجم، جایگاه و محور چرخشش،
آن را به یکی از جذابترین موضوعات برای عاشقان و دوستداران کیهان تبدیل کرده است.
شاید روزی رازهای بیشتری از سرشت خاص این غول یخی آبی رنگ فاش شود؛ فعلاً میتوانیم
فقط به تماشا بنشینیم و در شگفتیاش غرق شویم.
مطالعهی اورانوس تنها بررسی یک سیاره دوردست
نیست؛ بلکه پنجرهای است برای درک بهتر منظومه شمسی، شکلگیری سیارات و حتی شرایط
سیارات فراخورشیدی در دیگر نقاط کهکشان راه شیری.
ویژگیهایی مثل کج بودن محور، فصلهای
طولانی، سردترین دما و قمرهای عجیب، اورانوس را به آزمایشگاهی طبیعی برای
دانشمندان تبدیل کرده است.
هر بار که به آسمان نگاه میکنیم و به یاد
میآوریم در فاصلهای چند میلیارد کیلومتری، سیارهای آبی و سرد آرام گرفته، درمییابیم
که جهان ما چقدر پررمز و راز است و هنوز چقدر راه طولانی برای کشف کردن کیهان در پیش
داریم.